۱۳۹۲ شهریور ۴, دوشنبه

قرار بود

قرار بود به جاده بزنیم
قرار بود برویم
قرار بود اینجا نباشیم
قرار بود کم نیاوریم
قرار بود دل دهیم به دل هم
قرار بود تمام قله ها را در نوردیم
قرار بود همـــــــــــــــــــه ی گردنه ها را زیرپا بگذاریم
قرار بود به هر جایی که بهار هست برویم
قرار بود قرار بود به پاییز و زمستان نخوریم
قرار بود سبز باشیم
قرار بود شاد باشیم
قرار بود
قرار بود
قرار بود
قرار بود
قرار .....
من از این همه قرار به سرانجام نرسیده خسته ام
نمی دانم از کجای راه کم آورده ام
اما دیگر توان قدمی را هم ندارم
مرا برگردان به هزار سال قبل
نه
بیشتر
برگردان به صفر تاریخ
من نفس ندارم.

من ن ف س ...