۱۳۹۳ تیر ۱۸, چهارشنبه

در سنای ممنوع البیانی سید محمد خاتمی

به نظر من خاتمی باید ممنوع الهرچی شود
ممنوع الخروج و ورود و تصویر و بیان را که آقایان زحمت کشیده اند، لطف کنند چند مورد دیگر را هم اضافه کنند.
همیشه فکر میکنم که خاتمی در دوران ریاست جمهوری اش، مدام مورد نقد قرار بود. دوست و دشمن. غریب و آشنا هم نداشت. یک خاتمی بود که شبیه عیسی ناصری، صلیبی بر دوش میکشید و همه از دوست و دشمن و عابر و رهگذر بر او سنگ و تف و لعن می‌فرستادند.
کمتر کسی از خاتمی راضی بود. کلا فحش خورش ملس بود.
تا سکان دولت را داشت فحشش می‌دادند و رسانه ملی اگر جا داشت ممنوع التصویری را از همان دوران آغاز میکرد. گذشت و خاتمی فرمان این کشتی را به ناخدایی دیگر سپرد. اسوده شد چون ظاهرا کسی از او راضی نبود. ناخدای جدید، چه نا خدایی ها که نکرد. حتی این اواخر داد خدای بزرگ را هم درآورده بود. تا این که سکان به دیگری رسید. آها این را هم بگویم به گمانم آخرین تصویر خاتمی در رسانه ملی بر میگردد به روز تحویل کلید به ناخدای جدید و از آن روز به بعد اگر کسی تنها منبع خبری اش رسانه ملی بود میتوانست و حق داشت که این فکر را بکند که احتمالا مریخی ها آمده اند و خاتمی را برده اند، چون هیچ اثری از او باقی نبود
تا امروز یعنی دیروز که ده یا شایدم نه نفر از آقایان و در کنار شان حاجیه خانم فاطمه آلیا، نامه زده اند به مجلس و قوه قضا و چه و چه که بابا این ممد خاتمی رو چرا ممنوع البیان نمیکنین
تازه فهمیدیم محمد خاتمی به مریخ نرفته است و هنوز در ایران است. شایدم رفته است و مریخیها پسش آورده اند. شاید
درکل نمیدانم این طفلک که تا بود فحش میخورد، الان هم که نیست باز فحش میخورد. به گمانم خاتمی میتواند یه دفتری چیزی بزند با این شعار که "فحشهای خود را به من بدهید."
ما هم که آخرش نفهمیدیم خاتمی در آن 8 سال سکان داری و این 4 سال بعد 88 چه کرده که با اینکه این همه ناراضی از دوطرف چپ و راست دارد بازهم رهایش نمیکنند؟
شاید ... 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر